امروز فهمیدم ...
خدا شانه هایم را
فقط برای این نیافریده است
که کوله بار غم هایم را به دوش بکشند ... !
گاهی لازم است ...
با یک لبخندشانه هایم را بیندازم بالا ...
و بگویم :
بی خیال....
نظرات شما عزیزان:
سوگندم 
ساعت13:14---1 تير 1392
دچار چ تناقض تلخی شده ام.. دلم شور میزند امااااااااااااا دستانم نمک ندارد
غریبه 
ساعت10:17---15 خرداد 1392
گفتم خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟
گفتم خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟
گفتم خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟
گفتم خدایا تنهاترینم گفت: پس من؟
گفتم خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟
گفتم خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟
گفتم خدایا انقدر نگو من گفت: من توام تو من.........
برچسبها: